سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام کارتان را خواندم و لذت بردم راستی تا حالا شعری تقدیم به کفش هایت کرده ای؟..... شاید به خواندنش بارزد. شعری تقدیم به کفش هایم کرده ام که دعوت می کنم مهمان کلبه ی حقیر بنده شوید... [گل][گل]
من و این کارها؟! ازم برنمیاد این شعر دلکش از من نیست از بزرگان است
چه «عاقبت» خوبی
الهی همه خوش عاقبت باشند پروانه ام
عاقبت ... این عاقبت عجب عاقبتی دارد ! وقتی که به آن دقیق فکر کنیم سرگیجه می گیریم بسکه انتها ندارد .
امان از عاقبت!
من تو را مشغول می کردم دلا !
یاد آن افسانه کردی عاقبت
...
امان از این عاقبت
:))
از دل توقع دیگری هم می توان داشت فرشته جان! یا تقصیر عاقبته همه
چه خوب که عاقبت این وبلاق وزین ره روز شد آنهم با عاقبت.
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
کارتان را خواندم و لذت بردم
راستی
تا حالا شعری تقدیم به کفش هایت کرده ای؟..... شاید به خواندنش بارزد. شعری تقدیم به کفش هایم کرده ام که دعوت می کنم مهمان کلبه ی حقیر بنده شوید...
[گل][گل]
من و این کارها؟! ازم برنمیاد
این شعر دلکش از من نیست از بزرگان است
انگار آتش درون بعضی از اشعار با گذشت زمان و تکرر خوندن کم نمی شن