خشی از دیوارهی زیرین نگاربرجستهی تاریخی «پریشو» در شهرستان کازرون استان فارس با چیزی همچون پتک ویران شد. این نگارکند از انگشتشمار نقشبرجستههایی است که نگارهی یک زن در آن دیده میشود.
ه گزارش مهر و
بنا به گفتهی محسن عباسپور، هموند شورای مرکزی انجمن هماندیشان جوان
شهرستان کازرون، این نگارکند که بیهیچ محافظتی به حال خود رها شده بود
اکنون بخشهای زیرینش به زور وسیلهای همچون پتک ویران شده است و سنگ بزرگ
جدا شده از این نقشبرجسته در زیر نقش پریشو افتاده است.
او گفت: «بر
روی سنگی که از کوه جدا شده، ضربههای وسیلهای که با آن بر این
نقشبرجستهی ساسانی کوفتهاند، نمایان است. از ضربهها چنین برمیآید که
ویرانگران از نبود امنیت فیزیکی اینجا سود برده و با خیال آسوده،
ضربههایی پیاپی به این نقش باستانی ایران زدهاند.»
به گفتهی عباسپور بخش جداشده بلندایی(:ارتفاعی) نزدیک ٢ متر و پهنایی(:عرضی) نزدیک به ٨٠ سانتیمتر دارد.
برداشت از این جا
وبلاک زیبایی دارین
شما لطف دارین
چه حس بدی بهم دست داد
احساس می کنی دارن هویتت رو کم کم از همه جا محو می کنند
یعنی چی؟
می بینی چه می کنند؟ شرم آوره فرشته جان... شرم آوره...
جای بسی تاسف است که آثار باستانی مان این چنین دسنخوش ویرانی ها می شود.
گمان می کنم آن قدر مفهوم هویت را بی مایه و بی ارزش ساخته اند که اصلن برای عوام حرف زدن از آن مسخره و بی ارزش است. وحشتناک است که برای ما مهم نیست چه هویتی داشتیم یا داریم یا باید داشته باشیم!
به بانویی شیرازی که رد شیراز زندگی می کند در خلال صحبت افسوس کنان گفتم شیراز که ویران شده که ناگهان این خانم محترم براق شده و خشماگین گفت یعنی چی ویران شده خیلی هم خوبه
گفتم خوبه منظورم آثار باستانیه مثل همین نقش برجسته ی زن ایرانی...
بانوی محترم نگذاشت حرفم تمام شود گفت هیچی خراب نمی شه از همه چیز مراقبت می شه اگر چیزی خراب می شه لابد باید خراب بشه
[آیکون دو شاخ درآوردن]
... این است تفکر رایجی که باعث می شود هویت ملی ما در گستره ی پهناور جهان نابود شود و ما بدون اصالت در هستی پرسه بزنیم.
از ماست که بر ماست...
نیره گرامی : یک - آثار باستانی را به عنوان بخشی از تاریخ نیاکان، بایدحفظ کرد و حراست کرد.
دو - سئوال - وقتی سخن از هویت ملی است منظور مان چیست؟ کشور ما دارای 5 ملیتِ ِ ترک ، عرب، فارس، ارامنه و کرد است . وقتی می گوییم هویت ملی ما ایرانی است منظورمان کدام ملیت است؟ و یا وقتی می گوییم دارای فرهنگ مشترک هستیم منظورمان فرهنگ های کدام ملیت هاست ؟ هر کدام از این ملیت ها خودشان دارای فرهنگ و تاریخی مستقل هستند؟ مثلن ارامنه که از ارمنستان به ایران مهاجرت کرده ان ند دارای تاریخ و تمدنی جدا از تاریخ و تمدن اعراب و یا کرد ها هستند.
با پوزش در آستانه ی سفر کوتاهی هستم. پس از بازگشت با هم بیشتر گفت و گو خواهیم کرد. سپاس از حضور مؤثرتان.
.......
فریدون گرامی! ضمن سپاس از توجه و دقت نظر شما. به نظر آن چه شما مطرح کرده اید، هویت قومی است نه هویت ملی. وقتی از ایراین بودنمان سخن می گوییم با هر قومیتی که داریم خود را متعلق به ایران می دانیم و هویت ملی خود را نشان می دهیم . در واقع هویت قومی بحث و شاخه ای جزیی تر و در ذیل هویت ملی قرار دارد. بنابرینی وقتی از هویت ملی سخن می گوییم و در ضمن متعلق به یکی از اقوام هم هستیم، دیگر نمی گوییم منظور ما از هویت ملی کدام یک از اقوام است. البته سؤالاتی که شما مطرح کردید، بحث های مفصلی در جامعه شناسی، مردم شناسی، علوم اجتماعی و انسان شناسی فرهنگی دارد که امیدوارم بتوانیم درباره اش سخن بگوییم. وقتی سؤالات تان را خواندم یاد چندین و چند مقاله خوبی افتادیم که سال های پیش خوانده بودم، بهانه خوبی است تا خوانده ها را مروری دوباره کنم.
سلام خواستم برایتان گل بگذارم دیدم در سیستم بلاگ اسکای وجود نداره.
شاد باشید!
حضورتان گل افشان. سپاس گزارم
خبر داغی است که این روزها توسط کاربران فیس بوک و ایمیل فورواردی ها دست به دست می گردد.
با پوزش از آقایون گرامی که به اینجا می آیند:
حتما برخی آقایون از دیدن این تندیس هوش از سرشان می رفت و مسئولین مردسالار باید مراقب حال همجنس های خودشان باشند .
خبر داغی که واقعا دلمان را سوزاند...
ممنونم از پاسخ تان.
گاه می اندیشم که اگر این مرزها نبود ما مانند گل های رنگارنگ و با عطر های متفاوت در باغ هستی ، آیا زیبا نمی زیستیم ؟
دلم می خواهد هیچ مرزی وجود نداشته باشد.ملت ها در صلح و صفا کنار هم زندگی کنند. دلم می خواهد تفاوت های فرهنگی و ، نژادی وسیله ای برای جدایی و تبعیض ها نباشد. دلم می خواهد ثروت جهانی بظور عادلانه بین مردم تقسیم شود و فقر وجود نداشته باشد. دلم می خواهد نیروی کار انسان در خدمت انسان قرار گیرد و انسان ازساختن اسلحه و ابزار ویرانگری دست بردارد. دلم می خواهد زندان ها به موزه و گالری نقاشی تبدیل شوند . دلم می خواهد مسجد و کلیسا و معابد به کتابخانه های عمومی تبدیل شوند . دلم می خواهد با رشد اقتصاد و دانش بشری دزدی، فساد، ریا و زور گویی ریشه کن شود. دلم می خواهد انسان انسان بماند
از دیو دد ملولم و انسانم آرزوست
یافت می نشود برادر!... جسته ایم ما
آرمان های تان را ستایش می کنم و بر دوری از آن ها در این سرای پر آشوب و پر ستیز دنیا می گریم...
شکل خراب کردن این تندیس، به نظر می رسد به بهانه گنجی مخفی در پشت این تندیس بوده باشند. و به گنج برسند.
با نظر خانم پروانه هم موافقم.
ولی این آقایان از تندیس های دانشمندان در تهران هم نگذشتند و همین یکی دو سال پیش، کلن تندیس ها را کندند و بردند. تندیس هایی که حتمن با جرثقیل و ابزار آلات سنگین کنده شده اند. و امکان ندارد کار سارقین جزء باشد که به بهانه ذوب کردن و فروختن برنز آنها را برده باشند.
سلام نیره جان . باید مفصل بیایم و مفصل بخوانم و مفصل بنویسم . این روزها خیلی شلوغ بود !! خیلی عقبم از خودم و دنیای خودم !
الان آمدم با عجله بگویم که سری به من در آمینوس بزن و کامنت امید را بخوان .
نقش - برجسته - زن ایرانی خیلی وقت است که با پتک نادانی ویران شده است . دلم گرفته بود . حالا قلبم هم تیر می کشد . این روزها بیشتر می نویسم . کمتر می خوانم . آه می کشم و بسیار گریه می کنم .